گلنازگلناز، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

برای نی نی عزیزم

بدون عنوان

سلام عزیزم ، عشقم ، هستی مامان الان ساعت 6/41 دقیقه روز 19 خرداد 91 هستش ، تو از حمام اومدی بیرون و خوابیدی ( البته همین الان بیدار شدی ) هر موقع میبرمت حمام وقتی میای بیرون شیر میخوری و میخوابی ، یعنی از توی حمام وقتی آب میریزم روی سرت جای اینکه سر حال بشی ،خوابت میگیره، هر روز که میگذره تو داری با نمک تر و شیرین تر میشی گل من ، الهی قربونت برم > الان هم مشغول بازی و جیغ زدنی و اتاق را گذاشتی روی سرت . فدای اون دهن خوشگلت بشم من .همه رو عاشق خودت کردی با این کارات ، البته جلو دیگران زیاد شیطنت نمی کنی ولی بازم خیلی دوست دارن و عزیزی . دختر عمت اکرم هم خیلی خیلی دوست داره و هر روز واسه دیدنت میاد . همه دوست داریم عزیزم مخصوصا من و بابای...
19 تير 1391

نیمه شعبان

دوست دارم که یک شب جمعه/ صبح گردد به رسم خوش عهدی ناگهان بشنوم زسمت حجاز/ نغمه ی دلخوش انا المهدی اللهم عجل لولیک الفرج سلام عسلم ، سلام عشق من دیروز روز نیمه شعبان بود . این روز خیلی روز مهمیه مخصوصا برای ما شیعیان .چون روز تولد آقا امام زمانه .همه جا جشنه و همه توی این روز شادن .من و تو و بابایی هم با هم رفتیم بیرون. انشاءا... تو هم زیر سایه امام زمان بزرگ بشی و از یاران امام زمان باشی . خیلی دوست دارم عزیزم .   ...
16 تير 1391

گوشواره گم شده

 سلام شیرینم سلام عسلم امروز صبح که تو رو بردم حمام وقتی اومدیم بیرون و تنتو خشک کردم متوجه شدم که یه لنگه گوشوارت نیست و توی حمام از گوشت افتاده و با آب رفته توی چاه . خیلی ناراحت شدم ، نه به خاطر ارزش مادیش بلکه چون هدیه بود و یادگاری از فاطمه خانم ( دختر عموی من ) و من دوست داشتم تمام خاطرات و یادگارای بچگیتو حفظ کنم . حالا چیکار میشه کرد . فدای سرت . راستی از دیشب هم یاد گرفتی بگی "د د" الهی فدای تو بشم که روز به روز داری شیرین تر میشی . تو عشقمی ، تو هستی منی خیلی خیلی دوست داریم من و بابایی فکر کنم بابایی بیشتر از من دوست داره . نمیتونه حتی یه ثانیه ناراحتی تو رو تحمل کنه ، البته منم نمیتونم . هفته قبل مریض شده بودی ، چشمت...
6 تير 1391
1