بدون عنوان
سلام عزیزم ، عشقم ، هستی مامان الان ساعت 6/41 دقیقه روز 19 خرداد 91 هستش ، تو از حمام اومدی بیرون و خوابیدی ( البته همین الان بیدار شدی ) هر موقع میبرمت حمام وقتی میای بیرون شیر میخوری و میخوابی ، یعنی از توی حمام وقتی آب میریزم روی سرت جای اینکه سر حال بشی ،خوابت میگیره، هر روز که میگذره تو داری با نمک تر و شیرین تر میشی گل من ، الهی قربونت برم > الان هم مشغول بازی و جیغ زدنی و اتاق را گذاشتی روی سرت . فدای اون دهن خوشگلت بشم من .همه رو عاشق خودت کردی با این کارات ، البته جلو دیگران زیاد شیطنت نمی کنی ولی بازم خیلی دوست دارن و عزیزی . دختر عمت اکرم هم خیلی خیلی دوست داره و هر روز واسه دیدنت میاد . همه دوست داریم عزیزم مخصوصا من و بابای...
نویسنده :
مامان نی نی
20:08